تولید صنعتی ساختمان از نیمه دوم قرن 19 با پیشرفت انقلاب صنعتی بهتدریج شکل گرفت. توسعه راهآهن بهعنوان تنها وسیله حمل و نقل ماشینی درون سرزمینی برای حمل و نقل مواد اولیه به کارخانجات و توزیع محصولات ساخته شده به مراکز مصرف، اهمیت روز افزونی یافت. ساخت پل و ایستگاههای قطار، نخستین پیامدهای این پدیده بود. امکانپذیر شدن تولید قطعات فولادی به روش ریختهگی و با مقاطع مختلف، در کنار ابداع روشهای محاسباتی سازهای به کمک ساخته شدن پلها و ایستگاههای راهآهن آمد و به این ترتیب نخستین سازههای مدرن، آن هم به روش پیشساختگی، احداث شدند.
ساختمان نمایشگاهی کریستال پالاس در نمایشگاه سال 1851 لندن نیز، نمونهای از شروع پیشساختگی ساختمان است. دهانههای یکسان (مدولار)، ابعاد یکسان قاب پنجرهها و شیشههای هم اندازه، موجب تسریع زمان ساخت و آماده شدن نمایشگاه به مساحت 71500 مترمربع در مدت زمانی بسیار کوتاه برای برگزاری نمایشگاه شد. بیش از 84000 مترمربع شیشه در اندازههای همسان در ساخت این بنا استفاده شد. از نکات جالب توجه این بنای عظیم، دمونتاژ شدن آن در محل ساخت اولیه در هاید پارک لندن و انتقال و مونتاژ مجدد آن در منطقه سیدنهام هیل پس از 3 سال بود. این بنا در آتشسوزی سال 1939 از بین رفت.
از همان ابتدا، تولید قطعات فولادی به اندازههای مشخص و حمل آنها به محل اجرا و اتصال قطعات در محل با کمک پرچ، روش اجرای عمومی این سازهها شد. پلهای فولادی و ایستگاههای راهآهن ساخته شده توسط مهندس گوستاو ایفل فرانسوی نمونههای شاخص این نوع مهندسی جدید است. برج ایفل را بهعنوان سرآمد این مهندسی میشناسیم. برجی که برای نمایشگاه بینالمللی پاریس در سال 1887-1889 ساخته شد. این برج از بیش از 18000 قطعه فولادی و بیش از دو و نیم میلیون پرچ بهصورت پیشساخته تشکیل شده است. اتصالات همگی پرچ است. ابعاد و اندازهها و رواداری قطعات با دقت فوقالعاده محاسبه و طراحی شده، بهنحویکه سوراخهای دو قطعه برای عبور پرچ کاملا در مقابل همدیگر قرار میگرفتند. صدها شیت نقشه جزییات اجرایی برای قطعات مزبور در حال حاضر در دسترس است که دقت مهندسی در کنار ظرافتهای زیبایی معمارانه را به نمایش میگذارد.
تولید صنعتی ساختمان در دنیا از اوایل قرن بیستم رواج یافت. تامین مسکن برای انبوه جمعیت مهاجر از روستاها به شهرها برای شرایط بهتر زندگی و نیاز سرمایهداران برای تامین نیروی کار در صنایع رو به رشد، بحران سکونتی را در حاشیه شهرهای بزرگ و صنعتی اروپا به وجود آورد. بروز انقلاب بلشویکی در روسیه تزاری و به وجود آمدن حکومت کمونیستی در آنجا با وعده تامین مسکن برای همه، توجه به ساختوساز سریع و انبوه را موجب شد. نظام یکسانسازی آحاد جامعه به همراه اهمیت دادن به کاهش قیمت ساخت، رهبران جامعه را به سمت استفاده از الگوهای سکونتی یکسان در تمامی سرزمین روسیه (و سپس در کل بلوک شرق) هدایت کرد. ازاینرو چند نقشه تیپ برای خانوارهای کوچک تا متوسط طراحی شد و صنعتگران برای ساخت این واحدها سیستم صفحات بزرگ بتنی (Large Panel) را طراحی کردند. از آن پس تا آخرین روزهای آن سیستم حکومتی، مجموعههای مسکونی با ظاهر شبیه هم در بلوکهای ساختمانی ردیف شده و با ظاهری پادگانی در تمامی آن سرزمین پهناور ساخته شدند. شرایط اقلیمی و طبیعی، فرهنگ و هویت ساکنین و همینطور روابط اجتماعی و اعتقادی مردم نقشی در این معماری نداشتند. به این ترتیب طراحی همسان در طراحی و ساخت سایر کاربریهای و خدمات شهری هم صورت گرفت. مدارس، بازارهای روز، ادارات، هتلها و سایر کاربریهای عمومی نیز با چند پلان تیپ محدود در سراسر کشور ساخته شدند.
در این ساختار تولید صنعتی ساختمان، نقش معمار محدود به تهیه طرحهای همسان اولیه و یکبار برای همیشه بود. معماران در ادامه صرفا به تدقیق طرحها در زمینهای مختلف میپرداختند و یا بهضرورتهایی، طرحی متفاوت برای بنایی خاص تهیه میکردند.
در زلزله مهیب سال 1990 ارمنستان، بسیاری از ساختمانهای پیشساخته با سیستم صفحات بزرگ بتنی، به دلیل ضعف ساختاری اتصالات فرو ریختند و تلفات انسانی قابل ملاحظهای به وجود آمد. این اتفاق منجر به توقف تولید سیستم مزبور شد و سالها بعد با اصلاحات اساسی در اتصالات و با محدودیتهایی اجرایی دوباره از این سیستم استفاده شد.
تولید صنعتی ساختمان در اروپا بهصورت دیگری پیگیری شد. جنگ جهانی دوم و خسارات و ویرانیهای گسترده در بخش اعظم اروپا از یکسو و کمبود مواد و منابع اولیه و همینطور نیروی انسانی محدود و آسیبدیده، لزوم توجه و استفاده از سیستمهای تولید صنعتی و سریع ساختمان را برای اسکان مردم در قالبی دیگر تعریف نمود.
تدوین ضوابط و معیارها و استانداردهای طراحی بهعنوان دستورالعملهای طراحی مورد تاکید مدارس معماری و دولتمردان قرار گرفت. تجارب طراحی ساده و مفید در مدرسه باهاوس آلمان از یکسو و نظریههای فلسفی مدرن که سادگی و رهایی از قید و بندهای سنتی گذشته را در همه امور زندگی ترویج مینمود، به کمک تولید صنعتی ساختمان آمد. معماران با پشتوانه این تفکر و با کمک صنعتگران کارآمد روشهای تولید صنعتی متفاوت با تنوعی از طرحهای معماری را پدید آوردند. معماری دیگر دستوری دولتمردان نبود. معماران بر اساس نیاز بازار و توان اقتصادی مصرفکننده و شرایط طبیعی و محیطی محل ساخت به ارایه طرحهای مختلف پرداختند. چارچوبهای تولید همانند سایر مصنوعات صنعتی در جهان غرب بر مبنای رقابت در کسب بازار، ارتقای کیفی محصول، کاهش قیمت تمام شده، تنوع طرح و زیبایی بر تولید انبوه ساختمانی حاکم شد. کتاب مرجع و مشهورArchitects’ Data اثر ارنست نویفرت منتشر شده در سال 1936 حاصل این تفکر مدرن بود و زمینه را برای طراحی مدرن و ساده و کارا پس از جنگ جهانی دوم فراهم ساخت.
پیشرفتهای فنی و نوآوری در عرصه تولید صنعتی در سایر رشتهها تاثیر خود را در عرصه ساختوساز نیز نهاد. برای تسریع تولید و اجرا و امکان استفاده از محصولات مشابه تولید شده توسط تولیدکنندگان مختلف، لازم بود که بستر تولید مناسبی برای هماهنگ و یکسانسازی محصولات ساختمانی به وجود بیاید. مدولاسیون تولید اجزا ساختمانی حاصل این تفکر بود. بر این اساس ابعاد و اندازههای اجزای ساختمانی به نحوی طراحی میشدند که نه تنها تکثیر و جفت و جور شدن آنها با همدیگر نظاممند باشند، بلکه امکان استفاده از محصول تولیدکنندگان مختلف به لحاظ یکسانی ابعاد و اندازهها میسر باشد. نظام مدولار بهسرعت تکمیل شده و بهصورت گستردهای در صنعت ساختمان مورد استفاده قرار گرفت. مدولاسیون از نظمدهی به ابعاد و اجزای مصالح و اجزای ساختمانی بر اساس اندازههای استاندارد به طراحی معماری و تنظیم فضاها و سازه بنا تسری یافت. شبکه مدولار در طراحی و تولید صنعتی ساختمان، زیردستی معماران برای تهیه طرحهای خود شد.
از خصوصیات مهم تولید صنعتی ساختمان کاهش نیروی انسانی در فرایند ساخت بهویژه کارگران ساده و استفاده از نیروی متخصص ساختمانی در پروژههای ساختمانی است. از طرف دیگر ساختوساز به روش سنتی اشتغالزا بوده و نیروی انسانی کارگری ساده و موقت ( فصلی) را با سرمایهگذاری کمتر از سایر مشاغل به کار میگمارد. در اقتصادهای سرمایهداری برای کنترل این دو عامل متناقض اتحادیههای کارگری و کارفرمایی به توافقی عرفی در بسیاری از کشورها دست یافتند تا تناسبی بین تولید صنعتی و سنتی برای تعادل بازار کار ایجاد نمایند.
معماران با ارایه ایدههای معمارانه خود برای ساخت سریع و ارزان و در مرحلهای بعد با تولید صنعتی همان ایدهها، جامعه را با معماری مدرن آشنا کردند و مزایا و محاسن طرحهای خود را در نمایشگاههای معماری به نمایش گذاردند. این نهضت که از پیش از جنگ جهانی دوم شروع شده بود، پس از جنگ، به دلیل مشکلات اقتصادی مردم و دولتها بیشتر مورد توجه قرار گرفت. ازاینرو معماران نقش تعیینکنندهای در برنامهریزی و طراحی و ساخت بناها بخصوص در طرحریزی مجموعههای مسکونی پیدا نمودند.
باید به این نکته توجه داشت که کلیه روند تولید مسکن مزبور در نظام صنعتی شکل گرفت که سایر محصولات صنعتی از هواپیما و خودرو تا یخچال و تلویزیون بهطور انبوه تولید میشدند. در این نظام اقتصادی، حداکثر تولید و حداقل قیمت در کنار بهرهوری و تامین رضایت مشتری به همراه کیفیت و زیبایی محصول، در رقابت با سایر تولیدکنندگان از ارکان تولید بود. دولتها با آزاد گذاردن رقابت صرفا به تنظیم امور و حفظ منافع مصرفکننده و تولیدکننده و رعایت ضوابط و مقررات میپرداختند. روند مزبور بر اهمیت نقش معمار بهعنوان صاحب ایده و هماهنگکننده تخصصهای مرتبط افزود. مجموعههای مسکونی که به سفارش دولتها یا شهرداریها بنا بهضرورت در مناطق مختلف اروپا ساخته شدند معمولا از طریق مسابقات معماری و یا ارجاع مستقیم کار به مجموعهای از معماران صاحب نام طراحی شدند. بسیاری از این طرحها خود الگوی ساختوساز برای پروژههای بعدی شدند. (نمونه طراحی معماری مسکونی در برلین ……. )
همانگونه که به اختصار گفته شد معماران در نظام تولید صنعتی اروپا جزیی جداییناپذیر از زنجیره تولید بودند. در دوران معاصر با ایجاد تعادل نسبی در عرضه و تقاضای مسکن و تامین عمومی مسکن، تولید صنعتی و انبوه واحدهای مسکونی کاهش یافته و در عوض تولید اجزا و عناصر ساختمانی با هدف سبکسازی و رعایت الگوهای زیست محیطی و صرفهجویی در مصرف انرژی جایگزین انبوهسازی مسکن به روشهای قبلی شده است.
بررسی اجمالی سیر تاریخی تولید صنعتی ساختمان در غرب نشان میدهد که این تحول بر بستری از تحولات اجتماعی _ سیاسی – اقتصادی – فنی و علمی و به موازات تحول در سایر شاخههای تولید صنعتی در کشورهای اروپایی شکل گرفت، بهنحویکه تاثیر متقابل روشهای تولید صنعتی رشتههای مختلف بر یکدیگر، یک مجموعه نظاممند را شکل داده است. همانگونه که ملاحظه گردید، پیشرفت تولید صنعتی ساختمان در اروپا، مرهون بیش از 170 سال تجربه همکاری مشترک صنعتگران، مهندسان سازه، معماران و کارفرمایان بوده است. روند تولید صنعتی ساختمان در امریکای شمالی مسیری متفاوت طی کرد که در فرصتی مناسب به آن میتوان پرداخت.
تولید صنعتی ساختمان در ایران از دهه 40 شمسی بهتدریج آغاز شد. تحولات اجتماعی اقتصادی کشور در دهه 40 شمسی منجر به مهاجرت بیرویه به شهرها از روستاها برای کسب درآمد بیشتر و شرایط رفاهی بهتر نسبت به روستاها شد. افزایش جمعیت و تمرکز سیاستهای دولتی بر ارایه خدمات رفاهی در شهرها موجب تسریع این روند مهاجرتی شد. استقرار مهاجرین در حاشیه شهرها و ایجاد حلبیآبادها و زورآبادها در حاشیه شهرهای بزرگ به مشکلی اجتماعی و سیاسی برای دولتهای وقت بدل شد. ازاینرو، لزوم اسکان مناسب برای خیل مهاجرین و ارایه حداقل امکانات رفاهی مورد توجه دولتمردان قرار گرفت. ساخت مجتمعهای مسکونی ارزان قیمت دولتی و جابجایی حاشیهنشینان به این واحدهای مسکونی با استفاده از روشهای پیشساخته آغاز گردید. به علت نداشتن هیچگونه پیشینه صنعتی در ساخت اینگونه مساکن و ضرورت تعجیل در ساخت واحدهای مسکونی مزبور، کارخانههایی با روش تولید قطعات بتنی بزرگ (Large Panel) از کشور اتحاد جماهیر شوروی خریداری شد.
با استفاده از محصولات این کارخانهها، مجتمعهای مسکونی ارزان قیمت و با طرحهای معماری تیپ که الگوی طراحی آپارتمانهای روسی بودند، در اطراف شهرهای بزرگ ساخته شدند. «چهارصد دستگاه» نام متداول این مجتمعهای مسکونی بودند. با توجه به عدم آشنایی معماران در آن زمان با روش ساخت این نوع از ساختمانها، عملا طراحی معماری آنها نیز بر اساس همان طرحهای وارداتی بود. به دلیل نیاز روز افزون به در اختیار قرار گرفتن این واحدها و تقاضای بسیار بیشتر از عرضه آنها، عملا توجهی به کیفیت معماری فضاهای داخلی و خارجی مجموعه نمیشد. همینکه سرپناهی با کمک دولت در مقایسه با حلبی و کپر به وجود آمده بود، برای بهرهبرداران و ساکنین کفایت میکرد.
دولت وقت برای تعادل ارتباطها سیاسی و اقتصادی خود با جهان خارج، پس از اتحاد جماهیر شوروی از کشور دانمارک هم کارخانه دیگری با همان سیستم لارژ پانل خریداری نموده و در تبریز آن را مستقر نمود. این کارخانه هم، تولید قطعات خود را بر اساس نقشههای معماری تیپ خود انجام میداد. کیفیت ساخت اولین مجموعه این شرکت در تبریز که به «ایرداک» معروف هست، نسبت به ساختمانهای سیستم روسی به مراتب بالاتر بوده و واحدهای مسکونی مزبور بزرگتر بودند. از آنجائی که پلانهای مزبور بر اساس معماری دانمارکی بوده و با اقلیم و فرهنگ محلی هماهنگی نداشت، تقریبا همه ساکنین تغییراتی را در پلانها انجام دادند. در اینجا نیز معماران در طراحی و اجرا نقشی نداشتند. پس از انقلاب اسلامی این شرکت اقدام به احداث مجتمعهای مسکونی ارزان قیمت با کیفیت متوسط در سه یا چهار طبقه نمود. به علت ظاهر متفاوت و بسیار ساده نسبت به پروژه اولیه و همینطور جانماییهای شهری نامرغوب، این مجتمعها مطلوبیت چندانی نداشته و صرفا بهعنوان یک سکوی پرش برای مالکین اول مورد توجه قرار گرفتند.
دسته: مجله توسعه صنعتی ساختمان پاییز 1403
برچسب ها: انقلاب صنعتی و تحول ساخت و ساز پیش ساختگی در معماری تاریخچه صنعتیسازی در ساخت و ساز تجربه ایران در صنعتیسازی ساختمان تولید صنعتی ساختمان سیستم صفحات بزرگ بتنی (Large Panel) مدولاسیون و استانداردسازی اجزای ساختمانی معماری مدرن اروپا نقش معمار در تولید صنعتی





